شهید مهرداد خواجویی
سال 1348 به دنیا آمد؛ اهل تهران بود و در کوچه پس کوچههای این شهر بزرگ شد. مثل همهی کودکان به آموختن علم پرداخت و در سال 1359 به کرمان رفت. علاقهی شدیدی به علوم اسلامی و دینی داشت؛ لذا در سال 1362 در حوزهی علمیهی کرمان ثبتنام کرد و با عشقی زایدالوصف به مطالعه پرداخت.
خواجویی که شوق لقاء حق را در سر داشت، در سال 1362 به عضویت بسیج درآمد و در واحد اطلاعات عملیات لشکر 41 ثارالله (ع) به خدمت مشغول شد. مهرداد غواص ماهری بود؛ در عملیات کربلای 4 به منظور شناسایی پلهای عراقیها دور جزیرهی امالرصاص را بر خلاف جهت آب شنا کرد و موفق شد مواضع دشمن را شناسایی نماید.
خرداد سال 1367 مهرداد به آرزویش رسید. اصابت ترکش خمپاره به سر و نخاع باعث شد تا خون سرخش بر خاک شلمچه بریزد و چند روز بعد در بیمارستانی در اهواز آسمانی شود. مهرداد در سنّ 19 سالگی به آسمان بیکران شهادت بال گشود و در بهشت زهرای (س) تهران آرام گرفت.
یکی از مربی های دانشکده سپاه را فرستاده بودند به قرارگاه سد دز تا کار با قطب نما را به بچه های واحد اطلاعات عملیات آموزش بدهد.
جلسه آموزش که تمام شد،مهرداد به مربی گفت:من پنج-شش تا کار دیگه بلدم که با قطب نما انجام بدهم.
بعد هم کارهایی راکه توی شناسایی ها تجربه کرده بود و یاد گرفته بود،برای او توضیح داد.
عصر همان روز،مربی رفته بود پیش مهرداد و از او خواسته بود مطالبی را که صبح گفته، بنویسد تا از آنها توی دانشکده استفاده شود و کارهای جدیدی که مهرداد یاد داشت،از جمله تلفین کار با قطب نما وستاره شناسی را به نام خودش در دانشکده تدریس کند.
مهرداد قبول نکرد چیزی بنویسد.دست آخر وقتی اصرار مربی و انکار مهرداد به جدال لفظی تبدیل شد،حاضر شد چیزهایی راکه گفته بود،برایش تکرار کند و خودش بنویسد.
البته یک شرط هم گذاشت؛ آن هم اینکه جایی از مهرداد خواجویی نامی برده نشود.